Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه سلامت خبرگزاری فارس، کامران باقری لنکرانی، استاد ممتاز دانشگاه و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی در یادداشتی با عنوان «نکاتی در مورد لایحه برنامه هفتم توسعه» اظهارداشت: سرانجام متن لایحه پیشنهادی دولت برای برنامه هفتم در معرض عموم قرار گرفت و فرصت نقد و بررسی آن فراهم شد. این عرضه عمومی و امکان اصلاح را که در دولت‌های قبل کمتر رخ داده بود، باید به فال نیک گرفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



جزئیات این یادداشت شرح ذیل است:

با توجه به چالش‌های اقتصادی موجود طبیعتاً فضای کلی لایحه توجه به انضباط مالی و رهایی از تورم و ایجاد رشد اقتصادی پایدار است اما باید توجه داشت که در رشد اقتصادی پایدار آموزش و پژوهش و سلامت نقش محوری دارند و تاکید بر رشد اقتصادی نباید باعث کم توجهی به این عرصه‌ها شود.

نکات ارزشمندی در لایجه پیشنهادی دولت برای برنامه هفتم وجود دارد که در خور تقدیر است و شامل پیش بینی بودجه غلطان سه سالانه، حمایت از نواشتغالی، حمایت از صادرات دارو، ادغام مؤسسات آموزشی، توجه به موضوع حوادث ترافیکی و تمرکز تصمیم گیری در این خصوص در وزارت کشور، تحکیم سامانه الکترونیک سلامت ایرانیان و ادغام سامانه‌های موازی و تاکید بر تولیت وزرات بهداشت است.

از آنجا که قوانین برنامه باید مجرای اجرای سیاست‌های کلی نظام باشند، در فصل سلامت علیرغم تاکید بر اجرایی شدن سیاست‌های کلی سلامت که از سال ابلاغ در ۱۳۹۳ متأسفانه تاکنون مورد توجه کافی نبوده‌اند، در این لایحه نیز اهتمام کافی به این سیاستها ملاحظه نمی‌شود.

سیاست‌های کلی سلامت وقتی اجرایی و عملیاتی می‌شوند که در برش‌های یکساله شاخص‌های مشخصی برای آن تعریف شود تا امکان پایش اقدامات و هدفمند سازی بودجه‌های سالیانه امکان پذیر شود.

پوشش همگانی سلامت بر اساس نظام ارجاع با تاکید بر نوسازی شبکه بهداشتی درمانی کشور و گسترش آن در سراسر کشور به ویژه در حاشیه شهرها و در مناطق محروم باید رویکرد اصلی بخش سلامت باشد.

نظام جامع تأمین اجتماعی آنگونه که در سیاست‌های کلی این برنامه تببین شده باید مشتمل بر حوزه‌های امدادی، حمایتی و بیمه‌ای در سطوح پایه، مازاد و مکمل به منظور ارائه عادلانه خدمات باشد و نقش هر یک از ارگان‌ها در این بین باید مشخص شود.

بیمه درمانی به شکل فعلی در گسست کامل با سایر اقدامات رفاهی و اجتماعی است

بیمه درمانی به شکل فعلی در گسست کامل با سایر اقدامات رفاهی و اجتماعی است و علیرغم هزینه‌های فراوان اغلب بی فایده و ناراضی ساز است. ناکارآمدی بیمه و عدم پوشش هزینه‌ها باعث شده که تخلفات نیز روزافزون شود. بسته بیمه پایه باید واقع بینانه و اثرگذار باشد. اکنون بخشی از آنچه که به عنوان بیمه تکمیلی از آن یاد می‌شد باید در بسته پایه دیده شود.

نظام پرداخت و جبران خدمت و همچنین نظام مالیاتی باید مشوق ماندگاری نخبگان باشد. این نظامات باید رویکرد متفاوتی به محققان، اساتید داشته باشند. در احکام این نظامات باید برای پزشکانی که با بیمه‌های پایه قرار داد دارند یا در مناطق محروم کار می‌کنند و برای کسانی که در ارائه خدمات تعرفه‌های ابلاغی را رعایت می‌کنند مشوق در نظر گرفت.

ماندگاری نیروهای تخصصی بخش سلامت در مناطق محروم احتیاج به حمایتهای دیگری به خصوص تأمین مسکن دارد در بخش مسکن به مسکن سازمانی در مناطق محروم نیز باید توجه شود.

تلقی اشتباه از خصوصی سازی سبب تراکم متخصصان در شهرهای بزرگ می‌شود

خصوصی سازی در بخش سلامت در اغلب مواقع خرید خدمت از بخش خصوصی است تلقی اشتباه از خصوصی سازی باعث تراکم متخصصان در شهرهای بزرگ، فقدان بهره مندی محرومان از خدمات، افزایش پرداخت از جیب مردم و ایجاد نیازهای القایی می‌شود. ساز و کار جبران خدمت باید هم مشوق برای حضور در مناطق محروم باشد و هم به قدر کافی جذابیت داشته باشد که انگیزه دریافتهای غیر رسمی را بکاهد.این رویکرد در کنار پیش بینی نظام پایش و تشویق و تنبیه مناسب و بازدارنده، احتیاج به تکلیف و حمایت قانونی دارد.

در موضوع امنیت غذایی، اقشاری که نیاز به حمایت دارند باید با محوریت نهادهای حماتی و همکاری وزارت بهداشت و وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی به درستی شناسایی شوند و برای آنها حمایتهای مؤثر و به هنگام ارائه گردد. یک برنامه برای همه و برای همه مناطق به هیچ وجه مؤثر نیست.

در بحث سلامت و ایمنی غذا متأسفانه مسوولیت‌ها و متناسب با آن، اختیارات روشن نیست

در بحث سلامت و ایمنی غذا متأسفانه مسئولیت‌ها و متناسب با آن، اختیارات روشن نیست. همپوشانی وظایف بین وزارت جهاد کشاورزی، سازمان استاندارد، وزارت بهداشت و وزارت صمت منجر به سردرگمی، دوباره کاری در برخی امور و غفلت از بسیار مسائل مهم شده و احتیاج به تبیین و هماهنگی دارد. غنی سازی عالمانه و مستند در مواد غذایی و حمایت از مکمل یاری احتیاج به تأمین مالی دارند.

از محل مالیات ارزش افزوده اخذ شده از مواد غذایی که می‌توانند آسیب رسان به سلامت باشند می‌توان برای دسترسی اقشار محروم به لبنیات، میوه‌ها و سبزی‌ها، تخم مرغ، ماهی، مرغ و گوشت قرمز استفاده کرد.

واردات دارو باید هدفمند باشد

نظام دارویی کشور باید بر اساس تولید ژنریک بازسازی شود. در این راستا باید تولید داروی ژنریک، محور باشد و عناوینی چون ژنریک تجاری مورد بازنگری قرار گیرند. پیشنهاد می‌شود فقط کارخانه‌هایی که حداقل نیمی از داروهایشان داروی ژنریک است، مشوق‌های مؤثر دریافت کنند.

واردات دارو باید هدفمند باشد. بخشی از بودجه ارزی باید به نوسازی صنایع دارویی اختصاص یابد. در مورد مالکیت این صنایع در بخش دولتی، شبه دولتی و عمومی و نحوه مدیریت آنها احتیاج به اصلاحات اساسی است بخش خصوصی واقعی و دانش بنیان می‌تواند دراین عرصه تحول آفرین باشد.

حمایت از تولیدات زیست فنآوری و ریز فناوری در عرصه سلامت باید مجدانه پیگیری شود. متأسفانه در این زمینه موانعی وجود دارد که به نفع واردات و بر علیه تولید داخل است.

تکلیف طرح‌های در دست اقدام بخش بهداشت و درمان روشن شود

از آنجا که تعیین تکلیف طرح‌های عمرانی نیمه تمام با واگذاری از طریق مشارکت دادن بخش‌های خصوصی و عمومی غیردولتی در طرح‌های عمرانی انتفاعی مورد تاکید رهبری معظم انقلاب اسلامی بوده است، باید تکلیف طرح‌های در دست اقدام بخش بهداشت و درمان در این برنامه روشن شود که تا حدی به آن توجه شده است.

اغلب این طرح‌ها به ویژه طرح‌های مرتبط با مناطق محروم ظرفیت انتفاعی ندارند و دولت باید در طرح‌های عمرانی به این بخش اهمیت ویژه ای بدهد. البته اولویت بندی و پرهیز از طرح‌هایی بی فایده و حتی مضر نظیر ساخت بیمارستان خارج از سطح بندی خدمات باید ممنوع شود.

با توجه به بند دهم و هفدهم سیاست‌های برنامه هفتم، موضوع فعال‌سازی مزیت‌های جغرافیایی سیاسی و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به مرکز مبادلات و خدمات لازم است برای محور گردشگری سلامت برنامه جامعی داشت. در این محور نباید اقدامات به نحوی باشند که به بهانه کسب درآمد، در وظایف ملی نظام سلامت در ارائه پوشش همگانی سلامت برای آحاد مردم کشور سستی و فتور به وجود آید.

از سوی دیگر جلوی خدمات بی کیفیت که آبروی نظام سلامت را در سطح جهانی خدشه دار می‌کند نیز باید گرفته شود. یکپارچگی در این خدمات از کشور مبدا تا دریافت خدمت و برگشت از ضرورت‌هاست.

در افزایش نرخ باروری باید به رفع موانع فرهنگی و اجرای مشوق‌های اثرگذار توجه داشت

در افزایش نرخ باروری باید به رفع موانع فرهنگی و اجرای مشوق‌های اثرگذار توجه داشت. اکنون تا حدی می‌توان اثرگذاری مشوق‌های فعلی را بررسی کرد بر مواردی تاکید کرد که اثرگذار بوده‌اند.

ارتقا سلامت اجتماعی احتیاج به اقدامات آموزشی، ترویجی و حمایتی و برنامه‌ای همه جانبه و هماهنگ دارد. هم برای اقشار آسیب دیده و هم برای پیشگیری باید برنامه داشت.

اعتیاد افزون بر چهره سنتی اکنون ابعاد نوینی یافته است. روزآمدی در برابر این معضل، نحوه مقاوم سازی گروههای پرخطر و کاهش اسیب در مبتلایان هر کدام احتیاج به نگرشی جدید دارند که در نوع خود حمایتهای قانونی متفاوتی در مقایسه با گذشته می‌طلبد.

هر سیاست گذاری باید اسناد پشتیبان تحقیقاتی داشته باشد

روزآمدسازی و ارتقا نظام آموزشی و پژوهشی کشور که در بند بیستم سیاستهای برنامه هفتم ابلاغی رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظله العالی آمده است نیاز به پایدار ماندن هیأت امنایی بودن مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی، اصلاح نظام جذب استاد و دانشجو، تسهیل جذب نخبگان در دانشگاه‌ها، تغییر روند تخصیص بودجه‌های پژوهشی و هدفمند کردن آنها و جلوگیری از هزینه آنها در مؤسسات دولتی غیر آموزشی خارج از دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی دارد.

هیچ طرح اجرایی نباید بدون مطالعه علمی مورد اقدام قرار گیرد. مدیران نباید بتوانند سلیقه‌ای و بدون مراجعه به محققین سیاست گذاری کنند. هر سیاست گذاری باید اسناد پشتیبان تحقیقاتی داشته باشد.

فساد در نظام سلامت باید ریشه‌یابی شود

فساد در نظام سلامت باید ریشه یابی شده و زمینه‌های آن با شفاف سازی و ایجاد فرصت‌های همگانی و مبارزه جدی با رانت خواری و مجازات بازدارنده متخلفین رفع شود. ماده ۱۸۲ در خصوص ممنوعیت اشتغال دوگانه که پیش از این نیز در برنامه پنجم آمده بود، ولی اجرایی نشد می‌تواند گامی کوچک در این جهت باشد اما اقدامات بیشتری مورد نیاز است.

ماده ۳۷ بر بیمارستان‌های در دست احداث شمولیت دارد؟

ابهاماتی نیز در برخی از مواد وجود دارد. مثلاً آیا ماده ۳۷ بر بیمارستان‌های در دست احداث شمولیت دارد؟ تأمین اعتبار پرداخت مابه التفاوت هزینه خدمت با تعرفه، از کدام محل خواهد بود؟

در استانداردسازی اموال غیر منقول به منظور آزاد سازی آنها جهت مولد سازی که در بند ج ماده ۴۰ لایحه آمده آیا نگاه به آینده نیز لحاظ می‌شود یا صرفاً وضعیت موجود ملاک عمل است؟

ضمن استقبال از بند ب ماده ۱۶۱ برای ارتقای فرهنگ زیست محیطی، موضوع ارتقای سواد سلامت و بالمال ارتقای سلامت نباید مورد غفلت واقع شود و این قبیل بسته‌های فرهنگی باید جامع‌تر دیده شوند.

به هر حال برنامه هفتم محور اقدامات ملی در پنج‌سال آینده خواهد بود از این رو مداقه در این لایحه و اصلاح آن می‌تواند گام مهمی برای آینده کشور باشد.

پایان پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: بیمارستان ارتقای سلامت لنکرانی مناطق محروم تکلیف طرح سیاست های کلی برنامه هفتم نظام سلامت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۹۲۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند

تیک‌های جسیکا هیوستون زمانی شروع شد که فقط ۱۲ سال داشت. با گذشت زمان، وضعیت او رو به وخامت گذاشت تا اینکه دچار تشنج شد و سریعا به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان بیمارستان محلی در دورهام انگلستان، وضعیت او را نادیده گرفتند و گفتند دچار اضطراب شده است و احتمالا زمان زیادی را صرف تماشای ویدئو‌های تیک تاک می‌کند.

جسیکا درواقع از بیماری خودایمنی رنج می‌برد که براثر عفونت باکتریایی استرپتوکوک به‌وجود می‌آید. بیماری او نوعی از اختلالات عصب-روان‌شناختی ایمنی خودکار کودکان مرتبط با عفونت‌های استرپتوکوک (PANDAS) بود. وقتی عفونت شناسایی و درمان شد، علائم او درنهایت شروع به بهبود کرد.

خانم هیوستون تنها فردی نیست که دچار اختلال عملکردی در مغز است که با اختلال روانی اشتباه گرفته می‌شود. شواهد فراوان نشان می‌دهند مجموعه‌ای از عفونت‌ها می‌توانند موجب وضعیت‌هایی مانند اختلال وسواس فکری-عملی، تیک، اضطراب و حتی روان‌پریشی شوند. اختلالات التهابی و متابولیکی نیز می‌توانند اثرات قابل‌توجهی بر سلامت روان داشته باشند، اگرچه روانپزشکان به‌ندرت آنها را مورد توجه قرار می‌دهند.

بازاندیشی درباره علت اختلالات روانی می‌تواند پیامد‌های عمیقی برای میلیون‌ها فرد مبتلا به بیماری‌های روانی داشته باشد که درحال‌حاضر به‌خوبی تحت درمان قرار نمی‌گیرند. به‌عنوان مثال، بیش از ۹۰ درصد از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در طول زندگی به بیماری‌های عودکننده مبتلا می‌شوند. بیش از ۴۶ درصد از کودکان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی بهبود نمی‌یابند. حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به افسردگی پس از آزمایش دارو‌های مختلف درنهایت بهبود می‌یابند. درک عمیق‌تر مولفه‌های زیستی سلامت روان می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان‌های هدفمندتر منجر شود.

از دیرباز، رشته روانپزشکی به‌جای اینکه بر علل زمینه‌ای متمرکز باشد، حول توصیف و طبقه‌بندی علائم متمرکز بوده است. راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM) در سال ۱۹۵۲ منتشر شد و حاوی توصیفات، علائم و معیار‌های تشخیصی است. گرچه این راهنما به یک‌دست‌شدن تشخیص‌ها کمک کرده است، بدون درنظر گرفتن مکانیسم‌های پشت‌صحنه‌ی اختلالات روانی بیماران را گروه‌بندی می‌کند.

بین علائم افسردگی و اضطراب همپوشانی زیادی وجود دارد و برخی این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این موارد واقعا بیماری‌های مجزایی هستند. درعین‌حال، افسردگی و اضطراب به شکل‌های مختلفی وجود دارند. برای مثال، اختلال هراس با و بدون آگورافوبیا تشخیص‌های متفاوتی هستند، اما ممکن است تفاوت‌های معناداری بین آنها پیدا نکنیم. این امر می‌تواند به تنوع بالای بیماران شرکت‌کننده در کارآزمایی‌های دارویی منجر شود و به علت اشتراکات کم و اختلافات زیاد میان شرکت‌کنندگان، این آزمایش‌ها نتیجه‌ای حاصل نکنند.

تلاش‌های پیشین برای یافتن مکانیسم‌های علّی برای بیماری‌های روانی چالش‌برانگیز بوده است. در سال ۲۰۱۳ موسسه ملی سلامت روان سعی کرد از پژوهش برپایه‌ی طبقه‌بندی‌های مبتنی‌بر علائم DSM فاصله بگیرد. بودجه هنگفتی صرف پژوهش درمورد فرایند‌های بیماری مغز شد با این امید که ژن‌ها را مستقیما به رفتار‌ها پیوند بزند. اما این ایده درنهایت شکست خورد و بیشتر ژن‌های کشف‌شده اثرات کوچکی داشتند.

ژن‌ها گرچه ممکن است در ابتلا به اختلالات روانی نقش داشته باشند، به‌تنهایی پاسخ این موضوع نیستند. لودگر تبارتز ون الست، استاد روانپزشکی و روان‌درمانی در بیمارستان دانشگاه فرایبورگ آلمان می‌گوید بسیاری از اختلالات مانند اسکیزوفرنی، اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی، اضطراب و اوتیسم می‌توانند براثر اختلال ژنتیکی ۲۲q۱۱.۲ ایجاد شوند که در آن بخشی از کروموزوم ۲۲ حذف شده است.

در سال ۲۰۰۷ مطالعات انجام‌شده در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد ۱۰۰ بیمار با علائم روان‌پزشکی یا نقایص شناختی درواقع دچار نوعی بیماری خودایمنی بودند. بدن آنها درحال ایجاد آنتی‌بادی علیه گیرنده‌های کلیدی در سلول‌های عصبی به نام گیرنده NMDA بود. این امر به تورم مغز منجر می‌شود و می‌تواند طیف وسیعی از علائم ازجمله پارانویا، توهم و پرخاشگری را ایجاد کند. بیماری توصیف‌شده آنسفالیت گیرنده ضد NMDA نام گرفت و در بسیاری از موارد با حذف آنتی‌بادی‌ها یا استفاده از دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها قابل درمان بود. مطالعات انجام‌شده روی بیمارانی که اولین دوره روان‌پریشی را داشتند، نشان داده است بین ۵ تا ۱۰ درصد آنها آنتی‌بادی‌های حمله‌کننده به مغز را نیز داشتند.

به‌نظر می‌رسد در موارد نادر اختلال وسواس فکری-عملی می‌تواند توسط سیستم ایمنی نیز ایجاد شود. این وضعیت در PANDAS دوران کودکی مشاهده می‌شود که خانم هیوستون در سال ۲۰۲۱ مبتلا به آن تشخیص داده شد. این اختلال گاهی در بزرگسالان هم دیده می‌شود. مرد ۶۴ ساله‌ای زمان زیادی را صرف کوتاه کردن چمن‌های حیاط خانه خود کرد، اما روز بعد دچار احساس پشیمانی و گناه شد. پژوهشگران دریافتند این علائم ناشی از حمله آنتی‌بادی‌ها به نورون‌های مغز او است.

اخیراً، بلیندا لنوکس، مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه آکسفورد، آزمایش‌هایی را روی هزاران بیمار مبتلا به روان‌پریشی انجام داده است. او میزان آنتی‌بادی‌ها را در نمونه‌های خون حدود ۶ درصد از بیماران پیدا کرده است که عمدتا گیرنده‌های NMDA را هدف قرار می‌دهند. او می‌گوید مشخص نیست چگونه مجموعه‌ای از آنتی‌بادی‌ها می‌توانند علائم بالینی مختلف از تشنج گرفته تا روان‌پریشی و آنسفالیت را ایجاد کنند. همچنین مشخص نیست چرا این آنتی‌بادی‌ها ایجاد می‌شوند یا می‌توانند از سد خونی‌مغزی (غشایی که دسترسی به مغز را کنترل می‌کند) عبور کنند. او فرض می‌کند آنتی‌بادی‌ها از سد خونی‌مغزی عبور می‌کنند و ازطریق اتصال به هیپوکامپ بر حافظه تاثیر می‌گذارند و به هذیان و توهم منجر می‌شوند.

دکتر لنوکس می‌گوید برای درک آسیب‌هایی که سیستم ایمنی می‌تواند به مغز وارد کند، به بازاندیشی پزشکی نیاز است. او درحال انجام کارآزمایی‌هایی در این زمینه است.

مطالعه‌ی بیماران مبتلا به روان‌پریشی ناشی از سیستم ایمنی نشان می‌دهد طیف وسیع‌تری از استراتژی‌ها ازجمله حذف آنتی‌بادی‌ها و مصرف دارو‌های ایمنی‌درمانی یا استروئید‌ها می‌توانند درمان‌های موثری باشند.

افراد مبتلا به آنسفالومیلیت میالژیک/سندرم خستگی مزمن (بیماری عفونی که با مجموعه‌ای از مشکلات شناختی مانند مشکل تمرکز و توجه همراه است) زمانی نادیده گرفته یا دچار تمارض تشخیص داده می‌شدند. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد آنسفالومیلیت میالژیک هم با اختلالات ایمنی و هم با اختلالات متابولیک مرتبط است.

اختلالات متابولیک نیز می‌توانند بر سلامت روان تاثیر بگذارند. مغز عضوی به شدت انرژی‌خواه است و تغییرات متابولیکی مرتبط با مسیر‌های انرژی در اختلالات مختلفی ازجمله اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، روان‌پریشی، اختلالات خوردن و اختلال افسردگی عمده نقش دارد.

در دانشگاه استنفورد، کلینیک روانپزشکی متابولیک وجود دارد که در آن بیماران به کمک تغییر رژیم غذایی و سبک زندگی همراه با دارو درمان می‌شوند. یکی از حوزه‌های فعال تحقیقاتی در این کلینیک، مزایای بالقوه رژیم کتوژنیک است که در آن مصرف کربوهیدرات‌ها محدود است.

رژیم غذایی کتوژنیک بدن را مجبور می‌کند برای تامین انرژی چربی بسوزاند و مواد شیمیایی معروف به کتون‌ها را ایجاد کند که می‌تواند در زمان محدود بودن مقدار گلوکز به‌عنوان منبع سوخت در مغز استفاده شود.

کرک نایلن، رئیس گروه علوم اعصاب خیریه آمریکایی بازوسکی گروپ که بودجه پژوهش‌های مغز را تامین می‌کند، می‌گوید ۱۳ کارآزمایی در سراسر جهان درحال انجام است تا اثرات درمان‌های متابولیک را بر بیماری‌های روانی جدی بررسی کند.

نتایج اولیه نشان داده است گروه بزرگی از بیماران به‌طرز معناداری به این درمان‌ها پاسخ می‌دهند. داروها، گفتگو درمانی، تحریک مغناطیسی مغز و شاید درمان با الکتروشوک برای این گروه از بیماران موثر نبوده است.

فقط درک سیستم ایمنی و سوخت‌و‌ساز نیست که درحال بهبود است. اکنون حجم عظیمی از داده‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای تجزیه‌وتحلیل می‌شود تا ارتباطی را آشکار کنند که قبلا از دید پنهان بوده است. این امر درنهایت می‌تواند به درمان‌های شخصی‌تر و بهتر منجر شود.

اوایل اکتبر سال ۲۰۲۳ زیست‌بانک بریتانیا داده‌هایی را منتشر کرد که نشان می‌داد افراد مبتلا به دوره‌های افسردگی دارای سطوح بالاتری از پروتئین‌های التهابی مانند سیتوکین‌ها در خون خود بودند. طبق مطالعه‌ای دیگر، حدود یک‌چهارم از بیماران افسرده شواهدی از التهاب خفیف را نشان می‌دادند. آگاهی از این موضوع می‌تواند مفید باشد، زیرا پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهند بیماران مبتلا به التهاب به دارو‌های ضدافسردگی پاسخ ضعیفی نشان می‌دهند.

پیشرفت‌های تازه‌ای در رابطه با درک علل زمینه‌ای اختلالات روانی پیش‌رو است. گروهی از پژوهشگران درحال بررسی راه‌های مختلفی برای بهبود تشخیص ADHD هستند؛ مثل طبقه‌بندی بیماران به زیرگروه‌های مختلف که برخی از آنها قبلا ناشناخته بودند. گروه‌های مختلف پژوهشگران در سه بیانیه مختلف در فوریه ۲۰۲۴ خبر کشف نشانگر‌های زیستی را اعلام کردند که می‌تواند خطر زوال عقل، اوتیسم و روان‌پریشی را پیش‌بینی کنند.

جستجو برای ابزار‌های تشخیصی بهتر نیز احتمالاً با استفاده از هوش مصنوعی تسریع می‌شود. شرکتی به نام Cognoa درحال استفاده از هوش مصنوعی برای تشخیص اوتیسم در کودکان با تجزیه‌وتحلیل فیلم‌هایی از رفتار‌های حرکتی آنها در اتاق انتظار پزشکان است.

موسسه علوم زیستی کمی (QBI) در کالیفرنیا از هوش مصنوعی برای ایجاد نقشه کاملا جدیدی از تعاملات بین پروتئین‌ها و شبکه‌های مولکولی که در اوتیسم نقش دارند، استفاده کرده است. این کار یافتن ابزار‌های تشخیصی و درمانی را تا حد زیادی تسهیل خواهد کرد.

تحولاتی که به آنها اشاره شد، امیدوارکننده است. اما بسیاری از مشکلات را می‌توان با کاهش فاصله‌ای که امروزه بین عصب‌شناسی و روانپزشکی وجود دارد، حل کرد. عصب‌شناسی اختلالات فیزیکی، ساختاری و عملکردی مغز را مطالعه و درمان می‌کند درحالی‌که روانپزشکی که با اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری سروکار دارد. دکتر لنوکس آینده‌ای را تجسم می‌کند که در آن وقتی فردی که دچار اختلال روانی ناگهانی پس از عفونت ویروسی شده است با درمان‌های استاندارد بهبود پیدا نمی‌کند، آزمایش آنتی‌بادی انجام شود.

به‌گفته‌ی دکتر تبارتز ون الست، شکاف بین عصب‌شناسی و روانپزشکی در کشور‌های آنگلوساکسون (شامل آمریکا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند) بیشتر است. در کشور آلمان، روانپزشکی و عصب‌شناسی به هم نزدیک‌تر هستند، به‌طوری‌که عصب‌شناسان درزمینه‌ی روانپزشکی آموزش می‌بینند و روانپزشکان نیز یک سال تحت آموزش درزمینه‌ی عصب‌شناسی قرار می‌گیرند. این امر کار‌های پژوهشی را آسان‌تر می‌کند.

دکتر تبارتز ون الست برای بیشتر بیمارانی که برای اولین به مبتلا به روان‌پریشی یا سندرم‌های روانپزشکی شدید دیگر تشخیص داده می‌شوند، ام‌آرآی مغز، الکتروانسفالوگرام، تست‌های آزمایشگاهی برای التهاب و پونکسیون کمری تجویز می‌کند تا با پیدا کردن سرنخ‌هایی از علت بیماری، درمان‌های بهتری برای آنها ارائه شود.

منبع: زومیت

باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيک

دیگر خبرها

  • ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت آینده درباره توافق یا حمله به رفح تکلیف روشن می‌شود
  • ارتش رژیم صهیونیستی: ظرف ۷۲ ساعت تکلیف روشن می‌شود
  • احتمال افزایش مبتلایان به مالاریا و تب دانگ در پی بارندگی‌های اخیر در جنوب سیستان و بلوچستان
  • گیاهی مفید برای مشکلات معده
  • بسیاری از اختلالات روانی ریشه جسمانی دارند
  • آئین اختتامیه جشنواره سفیران سلامت با تجلیل از فعالان سلامت
  • فرهاد قائمیان تکلیف ساخت فیلم درباره امام رضا(ع) را روشن کرد
  • پس‌لرزه عروسی دختر در هتل گران | تکلیف خودتان را از حیث اقتصادی روشن کنید | چرا همیشه صحبت شما و فرزندانتان است؟
  • جلوگیری از توزیع مواد غذایی فاسد در مهریز
  • وزارت بهداشت و درمان در اصلاح فرهنگ فرزندآوری یاری‌رسان‌ باشد